تحلیل ناآرامیهای شهریور ۱۴۰۱ از زبان عباس عبدی
تاریخ انتشار: ۵ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۹۱۵۱۷
با اعلام خبر فوت مهسا امینی بعد از فراخوانی در گشت ارشاد، ناآرامیها در نقاط مختلف کشور شکل گرفته و در بسیاری از نقاط به اغتشاش و درگیری کشیده شده است. اما منشا این اعتراضات، عوامل گسترش ناگهانی آن و راهکارهای درست رویارویی با آن، موضوعاتی مهم و پیچیده است که بررسی آنها، نیازمند دریافت نظر نخبگان است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در همین زمینه، دفتر پژوهش ایرنا مصاحبههایی با نخبگان، اندیشمندان و جامعه شناسان با رویکردهای مختلف را در برنامه دارد که به تدریج منتشر میشود. پیش از این گفتوگوهایی با «عماد افروغ» جامعهشناس و «مهدی جمشیدی» عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در این باره ارائه شده است.
فوت امینی تحمل افراد را سرریز کرد
پس از سال ۹۶ بحث شد که برای اعتراضات قانونی راهحل داده شود ولی مدتی بحث شد و هیچ راهی باز نشد. با این حساب، این راهی است که ساختار سیاسی به جوان خود یاد داده است و جوان معترض خشونت را انتخاب نمیکند، بلکه این وضعیت به او تحمیل میشود
عباس عبدی در خصوص علت اعتراضات گسترده در پی فوت خانم امینی گفت: هنگامی که یک درخت را با تبر قطع میکنند، با اولین ضربه درخت سقوط نمیکند، باید ضربات زیادی زد تا درخت قطع شود. ولی در نهایت یک ضربه هست که موجب سقوط آن میشود. یک منبع آب هم با اولین سطل آب پر نمیشود. هر چه ظرفیت منبع بیشتر باشد، باید سطلهای بیشتری در آن ریخت. ولی خلاصه یک ظرف آخری هست که منبع را سرریز میکند.
عبدی توضیح داد: مرگ مهسا همان ظرف آخر یا ضربه نهایی است که منبع را سرریز یا درخت را قطع کرد. زنان زیادی در این مدت تحقیر شدند و ترسیدند و بسیاری از مردان نیز خواهر، دختر و مادری داشته اند که این حس بد را چشیدهاند. ولی چون ظرفیت مردم زیاد بود، سالها طول کشید تا بالاخره صبرشان لبریز شد و همه گذشته برای آنان زنده شد و این میزان واکنش را در این مقطع شاهد بودیم.
این تحلیلگر در بیان عوامل و مطالبات این اعتراضات افزود: تحقیری که زنان در گشت ارشاد متحمل میشدند، به خودی خود مهم بود، ولی یک مورد بود از موارد دیگر. در دانشگاهها، ادارات، انتخابات و رد صلاحیتها، دادرسیها، توزیع رانتها، رسانههای رسمی و اتهام زنیها و.. مجموعه ای از موارد بود که با این اتفاق، همه آنها مورد نقد قرار گرفت و سررسیدشان آغاز شد.
مجالی برای تظاهرات قانونی ایجاد نکردهایم
عبدی در پاسخ به این سوال که چرا اعتراضات در موارد بسیاری به درگیری و اغتشاش کشیده شد، گفت: اولا این بار تا کنون مثل سال ۹۸، به علل گوناگون خشونت غالب نشده است. ولی از این مساله گذشته، پرسش را باید این طور طرح کنید که چرا اعتراضات خشنتر نشده است؟ باید از خود بپرسیم که آیا جز خشونت راهی جلوی جوانمان باز گذاشتهایم؟ آیا به درخواست تظاهرات مسالمت آمیز پاسخ مثبت دادند؟ میگویند شرکت در تظاهرات غیرقانونی جرم است؛ مگر تظاهرات قانونی هم وجود دارد؟
وی افزود: پس از سال ۹۶ بحث شد که برای اعتراضات قانونی راه حل داده شود. راه حل در این زمینه بود و هست، ولی مدتی بحث شد و هیچ راهی باز نشد. با این حساب، این راهی است که ساختار سیاسی به جوان خود یاد داده است و جوان معترض خشونت را انتخاب نمیکند، بلکه این وضعیت به او تحمیل میشود.
هیچ تجدیدنظری سبب خدشه نظام نمیشود،به شرطی که عقلانی و منطقی باشد. مگر سیاستهای گذشته وحی منزل است که تغییر نکند؟ عدهای نگران منافع خودشان هستند و از این رو از وضع موجود حمایت میکنند
معترضان از نظام آموزشی و رسانهای منزجر شدهاند
این جامعهشناس در تحلیل طیف شکلدهنده اعتراضات اظهار کرد: معترضان به لحاظ گروههای سنی، عموماً جوانان دهه هشتادی هستند که بیگانه با ارزشهای رسمی هستند. چون در این ساختار آموزش دیدهاند و از نظام آموزشی و رسانهای آن منزجر شده اند. چیزی برای از دست دادن ندارند. البته زنان جدیتر هستند. طبقه متوسط و حتی رو به پایین و بالا نیز در میدان اعتراضات هستند. هر اعتراضاتی نشان داده است که انواع و اقسام اقشار و گروههای جامعه اعتراض دارند. این هم یک نمونه، البته فراگیری این اعتراضات بیسابقه است.
به گفته عبدی، حرکتهای خیابانی، خود پیامد برخی اتفاقات دیگر است. فقدان آزادی برای اعتراضات مسالمتآمیز، فقدان رسانههای آزاد برای طرح مطالبات مردم، فقدان فضای باز سیاسی برای مشارکت عمومی، موجب حرکتهای خیابانی میشوند. طبیعی است این اقدام از روی ناچاری است و طبعاً عوارض منفی آن کم نیست، ولی راه دیگری جلوی مردم گذاشته نمیشود.
وی در ارزیابی عملکرد مسئولان در قبال این اتفاقات، گفت: همین رویکردهاست که کار را به اینجا رسانده، نداشتن رسانه مستقل و حقیقتگو، فقدان رسیدگیهای مستقل قضایی در این امور سیاسی، فقدان فرضیه برای مشارکت مؤثر سیاسی و اجتماعی کردن جوانان از طریق نهادهای حزبی، و مهمتر از همه محدود شدن حکومت به تعدادی افراد و جناح محدود، ریشه این بحرانهاست.
عدهای نگران منافع خودشان هستند
این روزنامهنگار با تاکید بر اینکه «هیچ تجدید نظری باعث خدشه به نظام نمیشود»، گفت: به شرطی که تجدید نظر براساس اصول عقلانی و منطقی باشد. آیا این سیاستها موجب افزایش دینداری یا حجاب زنان شد؟ به طور قطع خیر و اثر منفی هم داشته است، خوب! نباید به این سیاستها ادامه داد. مگر سیاستهای گذشته وحی منزل است که تغییر نکند؟ اینها هیچ کدام ربطی به دفاع از نظام ندارد، اما عدهای نگران منافع خودشان هستند و از این رو از وضع موجود حمایت میکنند.
عبدی در پایان به رسمیت شناختن دیگران، آزادی رسانه به ویژه صداوسیما، استقلال قضایی، تغییر رویکردهای موجود در تطبیق قوانین با شرع و قانون اساسی، کنار گذاشتن سیاست رد صلاحیتها و باز کردن راه برای مشارکت عمومی را روشهای حل مساله و جلوگیری از تکرار این حوادث ناگوار دانست و تاکید کرد: بدون اینها راهی برای خاتمه بحران وجود ندارد.
منبع: ایرنا
منبع: فردا
کلیدواژه: عباس عبدی فوت مهسا امینی سیاست ها بحث شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۹۱۵۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وجدان بیدار در جامعه بیمار
به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه هم میهن، لذا دانشجویان به علل گوناگون وارد عرصه میشوند تا وضعیت را اصلاح کنند، چون آنان خارج از ساخت رسمی و نهادهای مستقر هستند و منافع خاص هم ندارند و تعلق خاطر آنان به حقیقت بیش از دیگران است.
بر این اساس، جنبشهای دانشجویی در یک کلام وجدان بیدار جامعهای هستند که وجدان نهادهای رسمی آن به خواب رفته است. به همین علت است که پس از جوشوخروش کافی و هنگامی که دیگران را هم بیدار، و دستاورد ملموسی برای جامعه کسب کردند؛ به انجام وظیفه اصلی خود که تحصیل و پژوهش است، میپردازند.
این مهمترین کارویژه جنبش دانشجویی است که جامعه را با تحولات ضروری آن همسو کنند. چنین وضعیتی در جهان مسبوق به سابقه است. پیشتر در جریان جنبش دانشجویی ۱۹۶۸ فرانسه و نیز اعتراضات در آمریکا علیه جنگ ویتنام در همان سال که آن نبرد فرسایشی را در مسیر حل قرار داد، نمونههای برجسته این پدیده هستند.
امروز نیز جامعه آمریکا از حیث سیاسی دچار رخوت و جمود غیرقابلباوری شده است. اینکه سرنوشت سیاسی چنین جامعهای متأثر از نتیجه رقابت میان دو پیرمردی باشد که یکی از حیث مشاعر و قدرت دماغی دچار اختلال است و دیگری نیز از حیث دروغگویی و فریبکاری بیرقیب باشد و از سوی دیگر، تابویی جهنمی چون اسرائیل را در سیاست ساخته و پرداخته و پرستش کنند؛ موارد بارزی است که از بیماری سیاسی این جامعه خبر میدهد.
بهعلاوه، رسانههای سنتی این جامعه شامل رادیو و تلویزیون و نیز مطبوعات دچار چنان تصلبی در موضوع اسرائیل شدهاند که راه را بر تحولات مفید بستهاند. خوشبختانه برخلاف گذشته، شبکههای اجتماعی و اینترنت امکان محدودسازی رسانهای را بسیار کم کردهاند و به همین دلایل است که دانشجویان آمریکایی و غیرآمریکایی در مهمترین دانشگاههای آنجا اعتراضات گستردهای را آغاز کردهاند که با همراهی نسبی استادان و دیگر نخبگان جامعه نیز مواجه شدهاند.
البته، اهداف اعتراضات نیروهای فعال در جنبش اخیر، لزوماً در جزئیات با یکدیگر مشابه نیست؛ زیرا چندین هدف گوناگون آنان را در کنار یکدیگر متحد کرده است. اعتراض به پرداخت کمک به رژیم اسرائیل که وجاهت حقوق بشری هم ندارد، اعتراض به حمایت از جنایت علیه بشریت و نسلکشی، اعتراض به جنگ، اعتراض به الیگارشی حاکم دو حزب جمهوریخواه و دموکرات، اعتراض به رسانههایی که نسبت به موضوع اسرائیل سوگیری شدیدی دارند و... از جمله مطالبات و موضوعاتی است که میتوان در میان طیفهای متنوع و متکثر حاضر در این اعتراضات دانشجویی، آنها را مشاهده کرد.
اما فراتر از این تمایزات و دستهبندیهای درونی، نتیجه اعتراضات در کلیت خود، معطوف به بیدار کردن وجدانهای بهخوابرفته بهویژه در ساختار حکومت است. هر حکومتی به میزانی که به این خواسته تغییرات پاسخ دهد، بهطور نسبی در مسیر درست قرار خواهد گرفت و به میزانی که خود را از تغییر محروم کند، دچار پسرفت و تصلب خواهد شد. .
متاسفانه این روزها محافل اقتدارگرای داخل کشور بهجای آنکه از این موارد درس بگیرند و اجازه ندهند که اعتراضات جامعه و دانشجویان عمیقتر شود، به شکل غلطی نتیجه میگیرند که: «پس ما خوبیم!».
مواجهه نادرست غربیها با دانشجویان و استادان و هنرمندان و نویسندگان خود واجد سویههای درسآموزی هم هست. آنان در پی پنهانکاری نیستند، گزارشها و تصاویر آن اعتراضات و اقدامات پلیس مستقیم مخابره و منتشر میشود و طبعاً اگر دادگاهی هم باشد، علنی و با مقررات کامل دادرسی است.
اگر اعتراضات دانشجویی موجود در ایالات متحده ادامه یابد، بهطور طبیعی بیش از آنکه با سرکوب نهایی و کامل روبهرو شود، با درسآموزی و موفقیت نسبی مواجه خواهد شد. جامعه سالم و متعارف جامعهای نیست که هیچ اعتراض و یا خشونتی در آن نباشد. جامعه سالم راههایی برای رسیدن به تفاهم و عبور مسالمتآمیز از اختلافات را دارد. این کار با ارجاع داوری نهایی به مردم و نیز وجود نهادهای مستقل چون نیروی مسلح و دستگاه قضایی مستقل شدنی خواهد بود و پس از هر اعتراض و حتی درگیری و بازداشتهایی، جامعه به وضعیت تعادلی و البته در یک پله بالاتر از گذشته قرار خواهد گرفت.